عقايد و گفتههاى باطل وهابیّان باعث شده است افرادى كه اسلام را از ديدگاه آنان مطالعه كردهاند، بگويند اسلام دين خشك و جامدى است كه به درد همه زمانها نمىخورد!
«لوتروپ ستودارد» گويد: وهابیّان در تعصّب، به راه افراط رفتهاند و در اثر اين امور، گروهى نكتهگير برخاسته، همان شعار وهابیّان را ندا دادهاند كه:
حقيقت و طبيعت اسلام با مقتضيات زمانها جور نيست و با احوال ترقى و تبديل جامعه تطبيق نمىكند و با تغيير زمان نمىسازد[1].
از همان وقت كه شيخ محمّد بن عبدالوهاب عقايد خود را ابراز و مردم را به پذيرفتن آنها دعوت كرد، گروه زيادى از علماى بزرگ به مخالفت با عقايد او پرداختند. نخستين كسى كه به شدّت با او به مخالفت برخاست پدرش عبدالوهاب و سپس برادرش، «شيخ سليمان بن عبدالوهاب» بودند كه هر دو از علماى حنبلى محسوب مىشدند.
شيخ سليمان كتابى تحت عنوان «الصواعق الإلهيّة فى الردّ على الوهابیّة» تأليف كرد و در آن عقايد برادرش را رد كرد.
زينى دحلان گويد: پدر شيخ محمّد، مردى صالح از اهل علم بود. برادرش شيخ سليمان نيز از اهل علم محسوب مىشد. از زمانى كه شيخ محمّد در مدينه به تحصيل اشتغال داشت، شيخ عبدالوهاب و شيخ سليمان از سخنان و كارهاى او دريافته بودند كه چنان داعيهاى دارد، از اين رو او را سرزنش مىكردند، و مردم را از وى برحذر مىداشتند[2].
عباس محمود عقاد مىگويد: بزرگترين مخالف شيخ محمّد، برادرش شيخ سليمان صاحب كتاب الصواعق الالهيّة است. عقّاد همچنين گفته است: شيخ سليمان برادر شيخ محمّد كه از بزرگترين مخالفان او بود، ضمن اين كه سخنان برادرش را به شدّت رد مىكند، مىگويد: امورى كه وهابیّان آن را موجب شرك و كفر مىدانند و آن را بهانه مباح شدن مال و جان مسلمانان مىپندارند، در زمان ائمّه اسلام به وجود آمده بود، ولى از هيچ يك از ائمّه اسلام شنيده و روايت نشده است كه مرتكبين اين اعمال را كافر يا مرتد دانسته و دستور جهاد با آنان را داده باشند و يا اين كه بلاد مسلمانان را، آن گونه كه شما مىگوييد، بلاد شرك و دارالكفر نامند[3].
در پايان بايد دانست كه شيخ محمّد بن عبدالوهاب مبتكر و آورنده عقايد وهابیّان نيست. بلكه قرنها قبل از او، اين عقايد به صورتهاى گوناگون، از افرادى مانند ابن تيميه و شاگرد او ابن قيم اظهار شده، ولى به صورت مذهب تازهاى در نيامده بود و طرفداران زيادى نداشت.
ابوعباس احمد بن عبدالحليم معروف به ابن تيميه از علماى حنبلى است كه در ٧٢٨ ه . ق. درگذشت. او چون عقايد و آرايى بر خلاف معتقدات عموم فرقههاى اسلامى اظهار مىداشت، پيوسته با مخالفت علماى ديگر مواجه بود. به عقيده محققين، همين عقايد ابن تيميه است كه بعداً اساس معتقدات وهابیّان را تشكيل داد.
وقتى ابن تيميه عقايد خود را آشكار ساخت و در اين زمينه كتابهايى را منتشر نمود، از طرف علماى اسلام و در رأس آنان علماى اهل سنّت، براى جلوگيرى از انتشار فساد، دو كار صورت گرفت:
الف – كتابهايى در نقد عقايد و آراء او نوشته شد كه به برخى از آنها اشاره مىكنيم:
١ - «شفاء السقام فى زياره قبر خيرالانام» نگارش تقى الدين سبكى.
٢ - «الدره المضيئه فى الرد على ابن تيميه»، اين نيز نگارش اوست.
٣ - «المقاله المرضيه»، تأليف قاضى القضات فرقه مالكى، «تقى الدين أبوعبدالله اخنائى.»
۴ - «نجم المهتدى و رجم المقتدى»، نگارش فخر بن معلم قرشى.
۵ - «دفع الشبهه»، نگارش تقى الدين الحصنى.
۶ - «التحفه المختاره فى الرّد على منكر الزياره»، نگارش تاج الدين.
اينها ردّيههايى است كه بر عقايد ابن تيميه نوشتهاند و بىپايگى نظرات او را روشن و آشكار ساختهاند.
ب - مراجع فتواى اهل تسنّن در عصر او، به تفسيق و گاهى به تكفيرش برخاسته و بدعت گذارى او را فاش ساختند.
وقتى عقايد او را، درباره زيارت پيامبر(ص)، به قاضى القضات مصر «بدر بن جماعه» نوشتند، وى در زير ورقه نوشت:
«زيارت پيامبر(ص) فضيلت و سنّت است و همه علما بر آن اتفاق نظر دارند. آن كس كه زيارت پيامبر(ص) را حرام مىداند، بايد نزد علما توبيخ شود و از ابراز چنين گفتارى بازداشته شود و اگر مؤثر نيفتاد زندانى گردد و معرفى شود تا مردم از او پيروى نكنند.»
نه تنها قاضى القضات فرقه شافعى درباره او چنين نظر داد. كه قاضى القضات سه مذهب ديگر در كشور مصر، هر كدام به گونهاى نظر او را تأييد كردند و مشروح اين قسمت را مىتوانيد در كتاب «دفع الشبهه» تقى الدين الحصنى ببينيد.
گذشته از اين، نويسنده معاصرِ او «ذهبى»، كه از نويسندگان بزرگ در قرن هشتم هجرى است و آثار ارزندهاى در تاريخ و رجال دارد، در نامه دوستانهاى كه به ابن تيميه نوشته، او را در و اشاعه فساد ضلالت، همتاى حَجّاج خوانده است! اين نامه را مؤلف «تكمله السيف الصيقل» در كتاب خود، صفحه ١٩٠ آورده است و مرحوم علاّمه امينى نيز متن آن را در جلد پنجم: «الغدير» ص ٨٩ - ٨٧ نقل كرده است. علاقمندان مىتوانند به آنجا مراجعه كنند.
غائله ابن تيميه با مرگ او در سال ٧٢٨ در زندان شام فروكش كرد و شاگرد معروفش ابن قيم هر چند به ترويج افكار استاد پرداخت، ليكن در زمانهاى بعد، اثرى از چنين افكار و آراء نبود، تا آنگاه كه فرزند عبدالوهاب تحت تأثير افكار ابن تيميه قرار گرفته و آل سعود، براى تحكيم پايههاى امارت خود در منطقه نجد، به حمايت از او برخاستند، در نتيجه، بار ديگر عقايد موروثى از ابن تيميه در مغز برخى از مردم نجد جوانه زد و به دنبال تعصّبهاى خشك و متأسفانه به نام «توحيد!» سيل خون تحت عنوان «جهاد با كافران و مشركان!» به راه افتاد و هزاران هزار از مرد و زن و كودك قربانى آن شدند و بار ديگر فرقه جديدى در جامعه مسلمين پديد آمد و تأسّف زمانى افزايش يافت كه حرمين شريفين در قبضه اين گروه درآمد و نجديهاى وهّابى بر اثر سازش با بريتانيا و ديگر ابرقدرتهاى وقت، بر اساس متلاشى شدن امپراتورى عثمانى و تقسيم كشورهاى عربى ميان ابرقدرتها، بر مكّه و مدينه و آثار اسلامى دست يافتند و در هدم آثار و اصالتها و ويرانگرى قباب و قبور و بيوت الهى، بيش از حد كوشش كردند.
در اين هنگام علماى شيعه در نقد آراء و نظرات عبدالوهاب، دوشادوش علماى اهل سنّت، كوششهاى فراوان انجام دادند و هر دو گروه به نحو پسنديده و نيكو، جهاد منطقى و علمى را آغاز كردند.
نخستين ردّى كه از طرف علماى اهل سنّت بر عقايد محمّد بن عبدالوهاب نوشته شد، كتاب «الصواعق الالهيّة فى الرّد على الوهابیّة» بود، به قلم سليمان بن عبدالوهاب برادر محمّد بن عبدالوهاب.
نخستين كتابى كه از سوى علماى شيعه، بر ردّ عقايد محمّد بن عبدالوهاب نوشته شد، «منهج الرشاد» است و مؤلف آن شيخ بزرگوار مرحوم شيخ جعفر كاشف الغطاء است كه در سال ١٢٢٨ درگذشت. وى اين كتاب را در پاسخ رسالهاى كه يكى از امراى آل سعود به نام «عبدالعزيز بن سعود» براى او فرستاده بود نوشت و در آن رساله مجموع عقايد محمّد بن عبدالوهاب را جمع نمود و اين كتاب در سال ١٣۴٣ ه . ق. در نجف چاپ شده است. پس از اين شخصيّت، نقدهاى علمى فراوانى به تناسب حركتهاى وهابیگرى در منطقه نگارش يافته و قسمت مهم آنها چاپ شده است ولى اكنون حركتهاى وهابى، بر اثر ثروت هنگفتى كه وهابیّان از طريق فروش نفت به چنگ مىآورند، افزايش يافته و سال و يا حتّى ماهى نيست كه از طرف آنان، بگونهاى به مقدّسات اسلام حمله نشود و هر روز به نحوى آثار اسلامى از بين نرود.
چيزى كه حركت آنها را تند ساخته، همان اشارتهاى پشت پرده اربابان غربى آنها است كه از وحدت مسلمين بيش از كمونيسم بينالمللى مىهراسند و چارهاى جز اين نمىبينند كه به بازار مذهب تراشى و دين سازى، داغى بخشند و بخشى از پول نفت را كه به دولت وهابى (سعودى) مىپردازد از اين طريق نفله كنند و سرانجام از وحدت مسلمين به شدّت جلوگيرى نمايند و آنها را مشغول تكفير و تفسيق يكديگر سازند. و مادر اين رساله كوشش نموديم كه عقايد آنان را روى دايره بريزيم و با نيش قلم پردههاى ابهام را بالا بزنيم و روشن سازيم كه عقايد تمام مسلمانان جهان برگرفته از كتاب و سنّت است و اعمال و حركتهاى ضد فطرى وهابیها بر خلاف قرآن و سنّت رسول گرامى اسلام(ص) مىباشد و در اين مورد از خلاصهگويى پيروى مىكنيم.
خودآزمایی
1- نخستين افرادی كه به شدّت با محمّد بن عبدالوهاب به مخالفت برخاست، چه کسانی بودند؟
2- نخستين كتابهایی كه از سوى علماى اهل سنت و شيعه، بر ردّ عقايد محمّد بن عبدالوهاب نوشته شد، به ترتیب چه نام داشتند؟
3- چه عواملی حركت وهابیگری را تند ساخته است؟
پینوشتها
[1] حاضر العالم الاسلامى، ج ١، ص ٢۶۴
[2] الفتوحات الاسلاميّه، ج ٢، ص ٣۵٧
[3] الاسلام فى القرن العشرين، ص ١٣٧ - ١٢۶
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حضرت آیت الله العظمی جعفر سبحانی